مگو نامه!

به بزرگى خودتون ببخشین...

مگو نامه!

به بزرگى خودتون ببخشین...

٣٢٣

خیلى جالبه:) یکى از دوستان خیلى دور تبریک سال جدید فرستاده تو تلگرام.هنوز سابقه ى چتامون رو پاک نکردم.آخرین پیامش مال دقیقا یه سال پیشه که سال نو رو تبریک گفته:)) نمى دونم به چه امید و انگیزه اى هنوز میاد تبریک مى گه.واقعا نمى دونما!واقعا جالبه:)

٣٢٢

خدایاجان

حس مى کنم یه چیزى کمه

یه چیزى که صبحا به امیدش بیداربشم.چیزى باشه که لازم نباشه زیرش خط بکشم تا بمونه تو مغزم؛بلکه تو مغزم هک شده باشه.مى دونم چیه.حدس مى زنم.حدس مى زنم اما مى ترسم.مى گن اگه الان شروع نکنى هیچ وقت دیگه شروع نخواهى کرد.اما نه!هنوز به امیدش بیدار نمى شم.امیدش رو خاک کردم رفته.اما نمى شه.اینجورى نمى شه.دیر که نشده.فکر مى کردم تنهایى نمى تونم.فکر مى کردم سختمه سرمو بالا بگیرم و رویامو بلند بگم.اما نیست.نباید باشه.مردم چى مى دونن؟چرا نگران قضاوتاى الکى باشم!سرمو مى گیرم بالا و مى پرسم.تا جایى که خودم بتونم بفهمم مى پرسم.بعدش رو دیگه خودم تا آخرش میرم.

خدایا.حتى موقع گفتن اینا هم ته دلم مى گه نمى شه.مى دونى!مى خوام یه چیزى رو از اول اولش شروع کنم.از ب که نه اما شاید بشه گفت از س ِ بسم الله.واگراىِ واگرا.مى خوام برم دنبال آرزوى خودم.مى خوام یاد بگیرم.تمام

خودم حلش مى کنم.خودم

در ره منزل لیلى که خطرهاست در آن

شرط اول قدم آن است که مجنون باشى

٣٢١

حتما مى دونین که مغز ما از میلیاردها نورون تشکیل شده.

این نورون ها با هم ارتباط دارن.محل ارتباطشون سیناپس نامیده مى شه.مى شه تصور کرد که این تعداد نورون مى تونن میلیارد ها مسیر مختلف رو ایجاد کنن.این مسیرها هم مربوط مى شه به تمام اعمال ارادى و غیرارادى ما.و جالبه بدونین که با هر بار تکرار، نورون هاى جدیدى در مسیر شکل گیرى حافظه و یادگیرى در رابطه با هر عملى (یعنى حتى مسائل غیرذهنى مثل رفتار یا خلاصه هر الگویى که ما تو زندگیمون یاد مى گیریم) فعال مى شن.

این یکى که مى خوام بگم هنوز در حد فرضیه ست و کاملا اثبات نشده."مغز ما با همه ى ناشناخته هاش محتمل ترین محلیه که مى شه آگاهى رو بهش نسبت داد."

سیستم هاى نورونى در ابعاد خیلى کوچیک در جهان ساخته شدن.و با این که این یه قدم خیلى خیلى کوچیکه، اما شاید در آینده بتونیم سیستم نورونى ى در حد سیستم نورونى خودمون بسازیم و چه بسا به نحوه ى عملکرد آگاهى پى ببریم.

ممکنه به جایى برسیم که بتونیم مغز انسان ها رو بعد از مرگشون دفن نکنیم و ازش اطلاعاتى رو استخراج کنیم؟؟؟

یا ممکنه واقعا بتونیم روزى بفهمیم مفهوم آگاهى رو؟؟

یا حتى مى شه کسایى که از دست مى دیم رو دوباره زنده کنیم؟؟؟ ((البته این یه مورد آخر رو الان هم مى شه با روش کلونینگ انجام داد و صرفا بر اساس مسائل اخلاقى انجام نمى شه.اما مى شه به جایى برسیم که به جاى استفاده از ژنتیک خالص و میان بر زدن، خودمون مغز رو بسازیم:)) ))


اصلا ممکنه به جایى برسیم که همه ى اینا رو بذاریم کنار هم و بفهمیم کى هستیم و این جا چیکار مى کنیم؟؟؟؟؟؟