خب شما که غریبه نیستین. عه هستین؟ :))
حالا به هر حال.
هنوز برام مهمه. که بهم پیام بده.
میپرم هوا از خوشحالی.
حس میکنم ذهنم نیاز به همچین ذوق و شوقی داشته. بعد مدت ها.
منتها ترسناکه.
باید اعتراف کنم. میترسم. از این که اینده چی میشه...