امیر رو از دوشنبه ندیدم
تایم طولانیه برام
چیکار کنم که دلم تنگ میشه
اما باید بپذیرم که اون نمیخواد...
دلمو بیخود بهش گره نزنم
هنوز دلم نیست بامبل رو نصب کنم
راستش دلم گرفته
و نمیدونم راه حل چیه
تنهایی تو اتاق نشستم پاد میکشم و فکر میکنم...
نقطه ی تاریک رو به دوستم گفتم. امیدوارم تصورش از من به هم نخوره...
دلم گریه میخواد...
ترک هر چیزی سخته، ترک رابطه آسیب زا هم سخته ولی هر چه زودتر آسیبش کمتر.
کاش به همین راحتی گفتنش بود...