مگو نامه!

به بزرگى خودتون ببخشین...

مگو نامه!

به بزرگى خودتون ببخشین...

٣٦١

داشتم به این فکر مى کردم که واقعا این فوتبالیست ها هم زندگى خجسته اى دارن.یه سال واسه یه چیزى تلاش مى کنن، بعدش باز یه سال دیگه شروع مى شه و باز واسه قهرمانى تلاش مى کنن، باز دوباره یه سال دیگه... اول این که زندگىِ تکرارى ى دارن.دوم این که خیلى راحت مى تونن بگن "ایشالا سال دیگه!" در حالى که خیلى از ما ها واسه چیزایى تلاش مى کنیم که شاید فقط یک یا دو باز تو زندگیمون شانسش رو داریم.

پ.ن : با این که فوتبال دیدن رو دوس دارم، اما هیچ وقت اهمیتش رو تو زندگىِ بشر نفهمیدم.یعنى شغلى داشته باشى که بود و نبودش هیچ فرقى نداره!متأسفانه اکثرشون هم فرهنگ بالایى ندارن که حداقل بخوایم اون هم در نظر بگیریم و بگیم حداقل درس زندگى یاد گرفتن.

پ.ن ٢ : اصلا دوس ندارم با یه جمله یه جماعت رو قضاوت کنم.این جمله حاصلِ مشاهداتِ منه و مسلما احتمال خطا هم توش هست.

پ.ن ٣ : خودم از خودم ایراد مى گیرم و خودم واسه خودم بیانیه صادر مى کنم:))

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد