من براى خیلى از اتفاقا همیشه خودم رو مقصر مى دونم.استرس بى جا و الکى!
- یه دور باطلى هست.به این صورتى که واسه این که بتونم شروع کنم و کارام رو انجام بدم لازمه اول خونه رو تر و تمیز کنم.و اگه این کارو بکنم انقدر خسته مى شم که عملا تا شب هیچ کار دیگه اى ازم برنمیاد.واقعا شرایط بدیه:))
- اول و آخرش مى گن همه چیز به نگرش آدما بستگى داره.
- به عنوان کسى که ٢٠ و یک ساله با خودم زندگى مى کنم باید اعتراف کنم که همین چند دقیقه پیش احساس کردم از خودم خسته شدم:) مثلا به این فکر کردم که الان مدت هاست مى دونم باید یه تغییراتى تو نگرشم به زندگى و رفتارم ایجاد کنم.اما تا الآن هیچ تلاشى نکردم.و خب الان راحت ترین کار اینه که کلا بشم یه آدمِ دیگه.که اصلا این مشکلات رو نداشته باشه.یا نهایتا مشکلات دیگه اى داشته باشه که برام تازه باشن:))