- شاید بگین تقصیر خودمه، اما رسما در انتخاب دوستام گند زدم:))) خیلی وقتا فکر می کنم نه بد هم نیستنا، اما در نهایت که بهشون فکر می کنم، باگ های اساسی ی دارن.یعنی مثل اون اندرویده تو اون سریاله که مگس نشست رو صورتش و چون تو برنامه نویسیش نبود که باید چیکار کنه، هنگ کرد.اینا هم هنگ می کنن.اصلا مشکلی هم ندارم که به دوستام بگم "اینا"! بله اینا هم باگ های خیلی جدی ی تو رفتارهاشون دارن.که همیشه من رو گیج می کنه.و یه لحظه فکر کردم به بحث چند روز پیشمون و دیدم دوست هام رو خوب انتخاب نکردم.
- دیروز چشم هام رو بسته بودم و راه می رفتم.اما ازشون عقب می موندم.چون احتیاط می کردم.فکر کردم که من خیلی وقته که دارم احتیاط می کنم.خیلی وقته چشمامو بستم و با احتیاط قدم بر می دارم.همینه که از اونا عقب می مونم.اونا چشماشون بازه و می رن تو دل حادثه! اما یه چیزی هست که جلوی چشمای من رو گرفته.یه چیزی که از بچگی هست.از خاطره ها مونده.من نباید بترسم.به هر جحال اگه آدم نیفته که نمی تونه یاد بگیره چطور راه بره.تراست می! من افتادنام زیاد شدن.پس وقت یاد گرفتنه.وقتشه الان وقتشه.
- کسی میاد امروز بریم بیرون پاستا بخوریم؟:))
- حواست باشه از این به بعد همچین کاری رو هرگز هرگز تکرار نکنی.همین یه بار بَسِّت بود دیگه نبود؟؟؟
- ای اونی که گفتی آدما رو به خاطر خودم دوست داشته باشم نه به خاطر خودشون.که آدما خیلی بی مایه ان.هستن هستن!نه که نباشن.آدما هزار بار به آدم ثابت می کنن که ارزشش رو ندارن.
- الان باید یه کار دیگه می کردم.اما اون خیلی سخت بود که اومدم این جا.از این ذهن کمال گرام متنفرم.متنفر!!
- یعنی یه روز این جا رو می خونی؟؟ببین آدمِ چند سال دیگه!من خودم رو نابود کردم تا به تو برسمااا.قدرشو بدون:)
- شماره پست قبلی به طرز عجیبی اشتباه بود.منم عوضش نمی کنم.اما این یکی طبق شماره های قبلیه:))
- حرفی نیست!