هیچ وقت فکر نمیکردم به همچین مرحله ای برسم
که با استرس برم خونه وسیله جمع کنم و با خونه خداحافظی کنم
نکته مثبت این روزا فقط این مرده. که خیلی هم نمیشناسمش اما حس مثبتی بهش دارم
امیدوارم زودتر اوضاع اروم بشه و ببینمش:(
سلام عزیزم
خوابم نمیبره و نمیدونم چیکار کنم
صبح زود هم باید بیدار بشم!
شاید باید برات بنویسم و از لحظه های خوبمون بگم
شاید هم باید ساکت باشم و منتظرت بمونم
در هر صورت
یکی همیشه بود و هست… یکی که طارق بود…