انگار کل جهان خلاصه بشه تو یه لحظه.
بعصی حرفا واقعا زدن نداره.اما من استاد زدن همین حرفا هستم.یعنی واقعا نمی تونم جلوی خودم رو بگیرم.
+ +انگار خواهرم دیگه خواهرم نیست.انگار نمی شناسمش.انگار دیگه نمی تونم باهاش صحبت کنم.