آدم ها چجورى سکوت رو تحمل میکنن؟
میدونم خب سکوت خیلى وقتا هم لازمه.اما وقتى ٣ نفر دوست بعد از مدت ها به هم میرسن خب وضعیت خوبى نیست واسه سکوت.هرچقدر هم که صمیمى نباشن!و اینجور وقتا این منم که سکوت رو میشکنم.و همیشه بعدش حس میکنم کار افتضاحى کردم.که سکوتى رو شکوندم که بقیه انگار ازش راضى بودن.
اما خب در واقع به نظر من تقریبا هیچ آدمى تو یه چنین شرایطى تمایل نداره به سکوت.شاید هم حرفى تو ذهنشون پیش نمیاد.نمیدانم!
میخوام قانون ها رو ادامه بدم.
قانون دوم : تا وقتى کسى سکوت رو نشکسته ، تا حد امکان ، تو این کارو نکن!