مگو نامه!

به بزرگى خودتون ببخشین...

مگو نامه!

به بزرگى خودتون ببخشین...

١٨٧ : اول خودت!

انگار ما آدما یادمون میره....که وقتى به درجات خیلى بالایى از علم، تخصص ، پول ، شهرت و ... میرسیم، هنوز هم آدمیم.هنوز هم در سطوح خیلى خیلى زیادى با آدماى اطرافمون فرقى نداریم.هنوز هم به اندازه ى همون ها آدمیم!!هنوز سرمون درد میگیره، مریض میشیم..هنوز هم از توجه بقیه خوشحال میشیم و از بى توجهیشون دلخور...دوست نداریم کسى از بالا نگاهمون کنه(به هر حال دست بالاى دست بسیار است...) پس چرا خودمون از همون بالا به آدما نگاه میکنیم؟و گند میزنیم؟؟؟:(

شاید باید اینو بنویسم که یه روز اگه به جایى رسیدم و چنین برخوردى داشتم، با این یادداشت خودم رو تنبیه کنم....:)

نظرات 1 + ارسال نظر
آدم 4 بهمن 1394 ساعت 18:59 http://autumn-girl.blogsky.com

من اینو خیییلی تو جامعه ی پزشک ها و پزشک سالار ها دیدم متاسفانه...یعنی اون قشر بیشتر این توشون حس میشد دقیقا به همون دلایل موقعیت های اجتماعی متفاوتشون......و آره....

کاش یادمون بمونه....

:(

آره متأسفانه
اصلا خیلى از آدمایى که به پول ، شهرت اصلا هرچى... دست پیدا میکنن این دید رو پیدا میکنن متاسفانه
نمیگم همه.اما خیلى از همین ما آدما:(

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد