حس میکنم...
دارم به از دست دادن عادت میکنم....
شنیدین میگن وقتى دیدین تعداد خدابیامرزایى که تو حرفاتون میارین داره زیاد میشه ، بدونین خودتونم رفتنى این؟؟؟
میترسم که رفتنى باشم...
آدماى رفته دارن زیاد میشن...منم میترسم...من نمیخوام بمیرم...نمیخوام برم...نمیخوام گیر کنم تو حضور آدما...تو خاطره هاشون....اما گرفتار شدم...نمیخوام اون بخشى از من که با حضور تک تک آدماى اطرافم نمود پیدا میکنه از دست بره...اصلا من میخوام قانونو به هم بزنم...اصلا من میخوام همونجورى که خودم دوست دارم باشه...شاید بتونم....شاید نصفه و نیمه...
با دلم نمیتونم کنار بیام....
نمیخوام به از دست دادن عادت کنم...چرا آدماى من موندنى نیستن؟؟؟خدا چى رو میخواد ثابت کنه بهم ... میخواد بگه لیاقتش رو ندارم...لیاقت دوست داشته شدن رو؟؟
من خیلى طلبکارم از روزگار...آره این روزا خیلى طلبکارم... طلبکار بودن همیشه واسه این نیست که یه چیزى ازش بخوام... فقط اونایى که دارمو ازم نگیره...همین.
پ.ن : فردا یه امتحان سخت دارم.....
شاید میگیره که یکی بهترش رو بده بهت.
با همین یه جمله من اینقد خودمو گول زدم! تو هم میتونی ازش استفاده کنی!
جمله ى خیلى معروفیه هاا!اما انگار این چن وقته اولین باره میشنومش!
مرسى.بهش زیاد فکر میکنم:)))
"چرا آدماى من موندنى نیستن؟؟؟خدا چى رو میخواد ثابت کنه بهم ... میخواد بگه لیاقتش رو ندارم...لیاقت دوست داشته شدن رو؟؟"
خدا قصد اثبات چیزی رو بهت نداره، مطمئنم.
نگران دوست داشته شدن هم نباش ؛) به موقعاش پیش میاد
نمیدونم
میخواد اثبات کنه یا نه
اما میگیردشون ازم
شایدم خاصیت دنیاس.چه میدونم...
بچه به جای پست گذاشتن بشین درساتو بخون
باورت نمیشه درسا منو به اینجاها میرسونن؟:(((
آن که پر نقش زد این دایره ی مینایی
نیست معلوم که در پرده ی اسرار چه کرد
چیزای خوب برا همه مون می خواد، چیزای خوب برا همه مون پیش میاره :)
ایشالا امتحان موفقی باشه
باهام لج کرده انگار...:(
ممنون...خوب بود شکر خدا:)