مگو نامه!

به بزرگى خودتون ببخشین...

مگو نامه!

به بزرگى خودتون ببخشین...

١٦٥

 بدبختی درست در همین نهفته است: در کلمات! هر یک از ما درون خود چیزهایی پنهان داریم و هر یک از ما آن چیزها را با کلمات خودمان بیان می‌کنیم. آقای گرامی وقتی به آن چیزهای درونی خود با کلمات خود معنا و ارزش می‌دهیم دیگر چگونه می‌توانیم حرف همدیگر را بفهمیم؟ شنونده برای خودش مفهوم و ارزش دیگری قائل می‌شود. ما همگی خیال می‌کنیم که حرف همدیگر را درک می‌کنیم اما هرگز هیچ‌کس حرف دیگری را درک نمی‌کند...!

 شش شخصیت در جستجوی نویسنده | لوئیجی پیراندلو
 پ.ن صفر! : حکایت رفاقت من با تو 
حکایت قهوه ایست که امروز به یاد تو تلخ تلخ نوشیدم
که با هر جرعه بسیار اندیشیدم...!
که این طعم را دوست دارم یا نه؟
وآنقدر گیر کردم بین دوست داشتن و نداشتن
که انتظار تمام شدنش را نداشتم!
و تمام که شد فهمیدم..!
که باز هم قهوه میخواهم!!!
حتی تلخِ تلخِ...

پ.ن : صفر رو خودم ننوشتم.اما انگار حس و حال خودم باشه.امروز هزار بار به این فکر کردم که دوستت دارم یا نه...قهوه ى تلخِ من...تلخِ تلخ

پ.ن ٢ : من جلادم !!!
هر روز که نمی آیی
یکیشان را آتش می زنم .
شمع های امامزاده صالح از من متنفرند ..

پ.ن ٣ : به آرشیو که سر بزنم نتیجه ش جز این نیست...شما هم تحمل کنین این شعرگردى ما رو:)

پ.ن ٤ : آمدی، قصه ببافی که موجّه بروی . .
در نزن! 
رفته ام از خویش، 
کسی منزل نیست...
"صنم نافع"

پ.ن ٥ : در گلوی من
ابر کوچکی ست
می شود مرا بغل کنی؟
قول می دهم
گریه...
کم کند
"مژگان عباسلو"
نظرات 4 + ارسال نظر
*** 13 دی 1394 ساعت 22:55

تابلوئه منم دیگه
من

من کیست عایا؟

*** 13 دی 1394 ساعت 18:15

ملت درگیر امتحان

اِ از کجا فهمیدى؟
کیستى؟

علی 10 دی 1394 ساعت 17:45

ملقمه ای بود
ولی خوب بود

آدم 10 دی 1394 ساعت 17:36 http://autumn-girl.blogsky.com

امام زاده صالح برای من گاهی حکم یه بسته ی کامل مسکن دردو داره.....فکر کن اون روزی که اونجا باشی بارونم بزنه.....

بارانم آرزوست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد