مگو نامه!

به بزرگى خودتون ببخشین...

مگو نامه!

به بزرگى خودتون ببخشین...

٢٧٩

ما لحظه اى شروع به دروغ گفتن میکنیم، که بدونیم کسى هست که نمیخواد حقیقت رو بشنوه!به همین سادگى.وقتى بین این که حقیقت رو بگیم یا نه شک داریم، صرفا به واکنش طرف مقابل نگاه میکنیم.اگر نمیخواد بشنوه، پس...


و به همین سادگى من حقیقت رو نگفتم.به او!دروغى هم نگفتم.اما حقیقت اینه که ذهنم آشفته است.فراتر از حد تصورش حتى.


پ.ن : از طرف دیگه، یه جورایى خودمون هم هستیم که تعیین میکنیم که دوست داریم حقیقت رو بشنویم یا نه!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد