مگو نامه!

به بزرگى خودتون ببخشین...

مگو نامه!

به بزرگى خودتون ببخشین...

٣٧٧

من از تنهایى مى ترسیدم.از تنها زندگى کردن.اما الان دارم یاد مى گیرم با خودم خوش بگذرونم.به کاراى عقب افتاده برسم.باید یاد بگیرم حسِ خوب رو از خودم بگیرم نه از بقیه.این جورى نبودنشون هم ناراحتم نمى کنه.انتظاراتم هم میاد پایین.اما در عین حال، بر خلاف همه ى تلاش هام دلم مى خواد با یکى حرف بزنم!اصلا از هر درى!

 احساس خلأ مى کنم.انگار نبودن بقیه باعث شده یه جایى خالى بشه تو ذهنم و زندگیم، که الان هیچى نیست.خالیِ خالى و عارى از هرگونه موجودِ زنده تو ذهنم.

شاید گفتنش از اثربخشیش کم کنه اما دارم و مى خوام کم کم یاد بگیرم که خیلى چیزا اهمیتش رو برام از دست بدن، حساسیتم کمتر بشه و کمتر بهشون فکر کنم.و یه عامل خیلى خیلى خوبش مى دونین چیه؟!این که یاد بگیرم واسه آروم شدنم ناراحتیام رو به بقیه نگم:)

پ.ن : از ظهر سرم درد مى کنه و اصلا هم خوب نمى شه...

نظرات 4 + ارسال نظر
زهرا 25 مهر 1396 ساعت 20:59 http://thoughtless.blogfa.com

=|||

کارآموز 24 مهر 1396 ساعت 23:49 http://karamooz.blogsky.com

با خودتون حرف بزنین

متأسفانه زیاد آدم درون گرایى نیستم..

As 18 مهر 1396 ساعت 21:24

منم باید یه وبلاگ درست کنم واسه خودم حرفامو توش بزنم...
به جهنم که کسی نخونه !!مگه تا الان که جاهای دیگه میخوندن جی شد هیچی!!!

آره وب درست کن خیلى خوبه؛)
کسى هم نخونه بازم خوبه

setareh 17 مهر 1396 ساعت 08:24 http://baranetanhayi.blosky.com

احساس تنهایی در همه ی آدم ها وجود داره حتی اگه دروبرمون کلی دوست و آشنا باشه در آخر تنهاییم..
و باید یاد بگیریم مسیر زندگیمونو تنها بریم
نیاز به هم صحبت داشتن هم کاملا طبیعیه ی دوست صمیمی و قابل اعتماد خیلی میتونه به آدم کمک کنه
حالا چرا زندگی تنهایی ؟
موفق باشی

بله نهایتا هم فقط خودمونیم و خودمون
گاهى زندگى تنهایى هم لازمه دیگه
این آدرس وبت از این تبلیغاتیاس عایا؟:)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.