مگو نامه!

به بزرگى خودتون ببخشین...

مگو نامه!

به بزرگى خودتون ببخشین...

٣٧٣

کسى نیس؟بشینیم گریه کنیم با هم؟:))

یه حقیقتى رو مى دونین؟!

من اگه خوشحال باشم نمیام وبم:)

یه آهنگ ترکى گذاشتم.غم انگیزه:)

شما وقتى بفهمین با یکى دیگه کمترین تفاهمى ندارین چیکار مى کنین؟طبیعتا مشخصه:)

دلم مى خواد به هیچى فکر نکنم.بعضى وقتا چشامون رو رو همه چى مى بندیم:) بعد که باز مى کنیم مى بینیم خیلى چیزا هست که بهشون فکر کنیم.

پ.ن : شاید بقیه موضعشون کاملا مشخص باشه.اما من نه.من فکر مى کنم هنوز پخته نشدم.حداقل نه اونقدرى که فکر کنم با آیندم چه غلطى مى کنم!معلومه که اشتباه مى کنم.

پ.ن ٢ : یه نفر تو وب قبلیم اومده بود.یه حرفایى مى زد که هنوزم که هنوزه گاهى یادشون میفتم و بهشون فکر مى کنم.اون موقع هم سعى کردم درکش کنم.اما متاسفانه خیلى اشتباه کردم.بعضى آدما رو باید گذاشت برن.باید فراموششون کرد.اونو که انداختمش بیرون.اما چیزى که هست اینه که من هیچ وقت نمى بخشمش!شاید هم اشتباه مى کنم...........

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.