مگو نامه!

به بزرگى خودتون ببخشین...

مگو نامه!

به بزرگى خودتون ببخشین...

طهران تحران طحران تهران

سلام ارى جان

بعضى وقتا یه کارایى میکنیم خودمون میمونیم توش.امروز صبح که رسیدم تهران از هواش و از ساختموناش و از همه شهر ، دلم یه جورى شد.انگار جمع شد یه لحظه.تنگ شد واسه خونه.ارى جان من خودم رو گول میزنم انگار.یا کلا همه رو.زیاد تظاهر میکنم.

 رفتم خونه، یه نفس عمیییق کشیدم، ذخیره ش کردم واسه این چند هفته.امیدوارم نفس کم نیارم.

تمام.


پ.ن : من زیادى حساسم یا بقیه اصلا حساس نیستن رو نمیدونم.اما مثلا آدم وسط صحبتش یکى بهش بگه برو بخواب! اوج بى احترامیه دیگه!بابا رعایت کنید خب.


پ. ن ٢ : میرم نیازمندى ها میخرم!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.