مگو نامه!

به بزرگى خودتون ببخشین...

مگو نامه!

به بزرگى خودتون ببخشین...

٢٣٥

الان که فکر میکنم

زندگى من

دقیقا همون لحظه هاییه که 

تو پیاده رو

تو شلوغىِ پیاده رو 

میون آدما

قدم میزنم

و آدما رو نفس میکشم

آدم هاى به ظاهر مرموزى که اتفاقا مرموز بودن آخرین چیزیه که میشه بهشون نسبت داد


نپرس چرا

اینجوریه دیگه


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد